شنبه , ۱۹ اسفند ۱۴۰۲
کلاسیک

موسیقی کلاسیک چیست؟ + بررسی موسیقی دوره کلاسیک در غرب و نشانه های آن

دوره کلاسیک در تاریخ موسیقی به دوره ای گفته می شود که موسیقی هایدن، موتسارت و آثار اولیه بتهوون را شامل می شود. در این دوران به واسطه قدرت گرفتن طبقه متوسط، هنر و موسیقی نیز از تملک اشراف و دربار خارج شد و مردم عادی می توانستند در کنسرت ها شرکت کنند. بافت موسیقی در دوره کلاسیک ساده تر و سبک تر از دوره باروک بود و وضوح بیشتر و پیچیدگی کمتری داشت.شهر وین در این دوره یکی از مراکز مهم موسیقی در اروپا به شمار می آمد.در این نوشته نگاهی بر شرایط جوامع در عصر کلاسیک، آهنگسازان برجسته‌ی این دوره و آثار آنان، مفهوم لغت کلاسیک در موسیقی، تحولات موسیقی در اجرا و آموزش، ویژگی های موسیقی دوره‌ی کلاسیک و تفاوت‌های آن با موسیقی باروک و در انتها به فرم‌ها و ژانر‌های این دوره می‌پردازیم.


فهرست مطالب


موسیقی کلاسیک چیست؟

به موسیقی ای که در بستر فرهنگ و تمدن غرب اروپا شکل گرفته (و خارج از ژانر های پاپ، جَز، فُلک، راک، متال و … است) “موسیقی کلاسیک” گفته می شود، اما دوره ی موسیقی کلاسیک، به طور خاص به دورانی از تاریخ موسیقی کلاسیک اشاره دارد که از حدود سال های ۱۷۵۰ آغاز شد. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله آهنگ اصیل مازندرانی را بخوانید. کلاسیک، دوره ی روشنگری و بازگشت به اصول و ارزش های زیبایی شناسی یونان و روم باستان بود، درواقع کلاسیک ها به دنبال ایجاد تعادل، توازن، هماهنگی و هارمونی، ظرافت و زیبایی در آثار خود بودند، به همین دلیل نام “کلاسیک” (در یونانی به معنای درجه یک) برای این دوره انتخاب شد.

موسیقی کلاسیک چیست؟

در موسیقی دوره کلاسیک، آهنگسازان به طور خاص به نوشتن سمفونی و اپرا پرداختند و فرم های موسیقی مانند فرم سونات در این دوره مورد توجه بسیاری قرار گرفت در این دوره دیگر اُرگ و هارپسیکورد در مرکز توجه نبودند و ساز های بادی مانند هورن ترومپت ابوا و کلارینت به ساز های زهی پیوستند و رنگ صدای جدید تری را تشکیل دادند. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله موسیقی کلاسیک را بخوانید. گروه هایی مانند کوارتت_زهی از دو ویولن، ویولا و ویولنسل تشکیل شد و آثار بسیاری برای آن ها نوشته شد. همچنین به ساز پیانو در این دوره توجه بسیاری شد.

نگاهی بر شرایط جوامع در عصر کلاسیک و تاریخ موسیقی کلاسیک

در هر دوره از تاریخ‌، موسیقی و به طور کلی هنر، همگام با تغییرات جوامع، دچار تغییرات جزِئی و عمده می‌شدند. در این عصر که آن را میتوان یکی از پویا ترین دوران های تاریخ نامید، شاهد شیوه‌های نوینی در تفکر هستیم که منجر به جنبشی سراسری به نام جنبش روشنگری شد. روشنگرانی چون ولتر (۱۶۹۴-۱۷۷۸) ، دنی دیدرو ( ۱۷۱۳-۱۷۸۴) و ژان ژاک روسو (۱۷۱۲-۱۷۷۸) از رهبران این جنبش بودند. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله نوازندگی گیتار را بخوانید.

آکورد چیست؟ + تفاوت بین آکوردهای مهم در مقابل آکوردهای کوچک را بیاموزید

انها همچنین طبیعت و طبیعیات را به مصنوعات ترجیح می‌دادند، ایمان فردی و اخلاق عملی را ارج می‌نهادند و برابری و مساوات را تبلیغ می‌کردند و اعتراض آنها به نابرابری‌های فاجعه باری که مردم عادی را از اشراف و روحانیون جدا می‌کرد، بود. این تفکرات و همراهی طبقه‌ی متوسط با این نگرش‌ها به ویژه برابری خواهی، در این دوره در نهایت منجر به انقلاب آمریکا (۱۷۷۵-۱۷۸۳) و نیز انقلاب فرانسه (۱۷۸۹-۱۷۹۴) شد. با نگاه بر زندگی سه تن از آهنگسازان مطرح این دوره در می‌یابیم که این دگرگونی‌ها به طور تدریجی بر نحوه‌ی زندگی هنرمندان نیز تاثیر گذاشته است.

جوامع در عصر کلاسیک

نخستین این آهنگسازان یوزف هایدن (۱۸۰۹-۱۷۳۲) بیشتر عمر خود را در خدمت خاندانی اشرافی بود و با او چون مستخدم این خاندان رفتار می‌شد اما ولفگانگ آمادیوس موتزارت (۱۷۹۱-۱۷۵۶) تاب این را نداشت که در خدمت دربار باشد و به وین رهسپار شد تا به فعالیت آزادانه‌ی خویش بپردازد اما سختی های این شیوه ی زندگی برای یک آهنگساز در آن دوره باعث شد زندگی او با فقر همراه باشد. لودویگ وان بتهوون (۱۸۲۷-۱۷۷۰) سرانجام توانست به عنوان موسیقیدانی مستقل در وین به کامیابی دست پیدا کند و اشراف نیز با او همچون انسانی برابر رفتار می‌کردند.

معرفی آهنگ سازان مهم دوره کلاسیک

مشهورترین آهنگسازان در این دوره جوزف هایدن ، ولفگانگ آمادئوس موتسارت ، لودویگ ون بتهوون و … نامهای برجسته سایر موارد کارل فیلیپ امانوئل باخ ، یوهان کریستین باخ ، لوئیجی بوکرینی ، دومنیکو سیماروسا ، موزیو کلمنتی ، کریستف ویلیبالد گلوک ، آندره گریتری ، پیر الکساندر مونسیینی ، لئوپولد موتلف ، جیووانی پائیزلو ، François-André Danican Philidor ، Niccolò Piccinni ، Antonio Salieri ، Christian Cannabich و Chevalier de Saint-Georges به عنوان یک آهنگساز رمانتیک یا یک آهنگساز دوره کلاسیک که بخشی از انتقال به دوران رمانتیک بود ، قلمداد می شود.

ولفگانگ آمادئوس موتسارت

این موسیقی دان اتریشی از خانواده ای اهل موسیقی بود و بیش از ششصد اثر از خود به جا گذاشت که از آن ها به عنوان اوج مکتب کلاسیسم نام می برند. او اولین اثر خود را در چهل سالگی تصنیف کرد و در تمامی فرم های کلاسیک آثاری خلق کرد.

جوزف هایدن

آهنگساز و موسیقی دان اتریشی و یکی از پایه گذاران موسیقی کلاسیک و همچنین از پرکارترین و برجسته ترین موسیقی دانان در این دوره است. او همچنین به دلیل سهم بسزا در توسعهٔ موسیقی و نیز کثرت آثارش به «پدر سمفونی» و «پدر کوارتت زهی» در این دو فرم ملقب است. هایدن ازطرفی پرورش دهنده و استاد موسیقی دان بزرگی چون بتهوون بود و از طرف دیگر آیندگانی چون فرانتس شوبرت، مندلسون، و برامس را تحت تأثیر شیوهٔ موسیقایی خود قرار داد. او همچنین استاد و دوست نزدیک آهنگساز شهیر، موتسارت بود. هایدن بیشتر عمر طولانی خویش را در اتریش گذراند و در هنگام مرگ، یکی از معروف ترین آهنگسازان اروپایی به شمار می رفت.

 آهنگ سازان مهم

لودیگ وان بتهوون

حتی کسانی که از موسیقی چیزی ندانند دست کم نام بتهوون را شنیده اند. او با تغیر و گسترش در فرم های کلاسیک به آنان شوری تازه بخشید.بتهوون در ۲۹ سالگی دچار نخستین عارضه های شنوایی شد و به تدریج شنوایی اش کاهش یافت، اما به آفرینش موسیقی ادامه داد و حتی تعدادی از بزرگ ترین آثارش (مانند سمفونی ۹) را در ناشنوایی محض آفرید.آثار او پلی میان دوره کلاسیک و دوره رمانتیک هستند.

تفاوت موسیقی کلاسیک و پاپ چیست؟ + پیانوی پاپ بهتر است یا کلاسیک؟

بررسی ژانر ها و فرم ها در موسیقی کلاسیک

در این بخش به طور مختصر به بررسی فرم های مورد استفاده توسط آهنگسازان این دوره می‌پردازیم. در این دوره بسیاری از ژانر های دوره ی باروک مانند پرلود، توکاتا، فوگ و سوییت های رقصی منسوخ شدند. برجسته ترین فرم های این دوره عبارتند از: سونات، تم و واریاسیون، منوئه و تریو، روندو، سمفونی، کنسرتو، اپرا بوفا. فرم سونات: تعداد بسیار زیادی از اثار برجسته ی دوره ی کلاسیک تا سده ی بیستم در قالب فرم سونات ساخته شده اند. اصطلاح فرم سونات به معنی فرم یک موومان است و با اصطلاح سونات که برای نامیدن یک اثر چند موومانی به کار میرود تفاوت دارد.

فرم سونات از سه بخش اصلی تشکیل میشود :

۱- بخش ارائه ی تم ها ۲- بخش بسط و‌گسترش ۳- بخش ارائه ی مجدد تم ها اغلب پس از این سه بخش اصلی ، بخش پایانی به نام کودا می‌آید. (فرم سونات را در اینجا به صورت کامل مطالعه کنید.) تم و واریاسیون: در تم و واریاسیون یک ایده ی اصلی موسیقیایی بارها تکرار میشود و هر بار دچار تغییر میگردد. تغییر هایی در ملودی، ریتم، هارمونی، دینامیک و یا رنگ صوتی برای هر واریاسیون میتوانند استفاده شوند. منوئه و تریو: این فرم که با نام منوئه نیز شناخته میشود از رقص سرچشمه گرفته است. اما موومانی به فرم منوئه برای شنیدن است و نه برای رقص. این فرم در موومان سوم سمفونی ها و دیگر اثار کلاسیک به کار گرفته شده است.

فرم ها در موسیقی کلاسیک

این موومان دارای تمپوی سه تایی است . روندو: فرم روندو در اثاری که دارای چند موومان هستند درموومان های پایانی به کار میرود. در این فرم جمله ای به عنوان تم ارائه میشود و سپس این جمله با جمله های دیگر به صورت متناوب اجرا می‌شوند. (فرم روندو را در اینجا به صورت کامل مطالعه کنید.) سمفونی: «سمفونی ارمغان عظیم دوره ی کلاسیک برای موسیقی ارکستری بوذ.» سمفونی به طور معمول دارای چهار موومان است و با تضادهایی در حالت و تمپو. ترتیب موومان‌های سمفونی غالبا به این شکل است: موومانی تند سپس موومانی کند و اهسته و در ادامه موومانی رقص گونه و در پایان موومانی تند با حالتی درخشان. کنسرتو: کنسرتوی کلاسیک دارای سه موومان است و برای تکنواز و ارکستر نوشته میشد.

موسیقی کلاسیک چیست؟ چه تاثیرات مثبتی در انسان ایجاد می‌کند؟

نشانه های سبک موسیقی کلاسیک چیست؟

به طور کلی، سبک موسیقی کلاسیک به دو دسته تقسیم می شود:

  1. سبک موسیقی اوایل کلاسیک که تا سال های ۱۷۷۰ را در بر می گیرد و شامل دو سبک روکوکو و اکسپرسیو است. سبک روکوکو خصوصاً در فرانسه نضج گرفت و نام فرانسوی Style Galant (سبک پیشرو) اغلب به عنوان مترادف آن به جایش به کار برده می شد. بانی سبک اکسپرسیو که بعداً رواج یافت، آهنگسازان آلمانی بودند و معادل آن در زبان آلمانی (سبک حساس و وقار) است. این دو سبک حاصل و نتیجه اهمیت بخشیدن به دو صدای طرفین در موسیقی باروک است. اما در قرن هیجدهم، خط باس اهمیت، رهبری و استقلال کنترپوانتیک خود را از دست داد و صرفاً حمایت کننده ملودی شد در حالی که صداهای میانی فقط پرکننده هارمونی بودند. سبک روکوکو یا گالانت در مجامع موقر اشرافی ظهور کرد و سبکی بسیار ظریف، دقیق، چابک، شوخ، آسان، پرجلال و شکوه بود. روکوکو همان شیوه زینت و آذین بیش از حد دوره باروک است ولی بدون بزرگی و عظمت. از سوی دیگر سبک اکسپرسیو (به معنی رسا و پرمعنی) در ارتباط بیشتری با طبقه متوسط جامعه قرار داشت و در کل سبک بورژاواها بود. این سبک برخلاف روکوکو نه تنها پر طمطراق و پر زینت نبود، بلکه گاهی به طور عمدی و اغراق آمیزی ساده بود.
  2. سبک دوره عظمت کلاسیک که در آن فرم ها و سبک ها اصولاً ثابت ماندند، آهنگسازان موقعیتی یافتند تا افکار و رویدادهایی را که از تخیلات آزادشان برمی خواست شکل دهند. تاریخ نویسان دوره عظمت کلاسیک را به دو دلیل «مکتب کلاسیک وین» نام نهاده اند: اول این که تمام آهنگسازان مهم آن در وین یا اطریش فعالیت کرده اند و دوم اینکه عوامل موسیقایی رایج در وین (یا اطریش) در موسیقی سبک کلاسیک راه یافت و تأثیرات فراوانی بر آن به جای گذاشت.

ویژگی های موسیقی کلاسیک و تفاوت های آن با موسیقی باروک چیست؟

تضاد حالت

یک قطعه از موسیقی دوره‌ی پایانی باروک تنها بیانگر یک حالت است اما یک اثر کلاسیک  تضاد و حالت های متنوع و پیوستهدگرگون شونده ای را ارائه میکند. این ویژگی موسیقی کلاسیک از دیدگاه تازه ای در عرصه ی روان شناختی تاثیر گرفت. زیرا نگرش سده‌ی هفدهم، که انسان تحت تاثیر حس برانگیخته شده‌ی خود می‌ماند تا اینکه اتفاقی در او حس دیگری برانگیزد، با پیشرفت دانش بشر راجع به دستگاه عصبی و دیگر عوامل اثرگذار بر روان ادمی، رد شد و با درک این نکته که احساسات پیوسته در حال تغییراند این تغییر در موسیقی زمان ایجاد شد.

بافت

در موسیقی کلاسیک صدادهی سبک و کم حجم بود و در تضاد کامل با صدادهی غالبا پرحجم باروک بود و نیز بافت پلی فونیک باروک جای خودش را به بافت هوموفونیک در دوره‌ی کلاسیک داد. البته که بافت قطعات در این دوره انعطاف پذیر بود و گاه در قطعه‌ای به طور تدریجی و یا ناگهانی بافت تغییر پیدا می‌کرد.

معرفی بهترین پیانیست های برتر تمام تاریخ تا به امروز

ملودی

«‌ملودی های کلاسیک از خوش آهنگ‌ترین و به یاد ماندنی‌ترین ملودی ها هستند.(…) ملودی‌های کلاسیک اغلب کیفیتی متوازن و متقارن دارند، زیرا بیشتر از دو عبارت هم اندازه تشکیل شده‌اند. در این ملودی‌ها ، عبارت دوم ممکن است آغازی مانند عبارت اول داشته باشد اما پایانی قاطع تر دارد. سرایش این ملودی‌ها ، که میتوانند با طرح  ‘a a  نمایانده شوند، آسان است.» در مقایسه با ملودی های باروک میتوان گفت ملودی‌های دوره‌ی باروک کمتر متقارن و پرتزیین‌ترند و از نظر سرایش نیز دشوارترند.

ریتم

آثار باروک الگو های ریتمی محدودی دارند و این الگو ها مدام تکرار میشوند چنانچه شنونده پس از چند میزان میتواند ریتم میزان های بعدی را پیش بینی کند اما آثار کلاسیک در ریتم نیز منعطف هستند و این موضوع سبب تنوع موسیقی دوره‌ی کلاسیک است. موسیقی این دوره دارای سکوت‌های غیر منتظر و سنکوپ و تبدیل یک الگوی ریتمیک به الگویی دیگر به طور تدریجی و یا ناگهانی است.

دینامیک

در دوره‌ی کلاسیک آهنگسازان دیگر خود را به دینامیک پله‌ای دوره‌ی باروک محدود نمی‌کردند و به صورت گسترده از کرشندو و دیکرشندو و تغییر تدریجی دینامیک استفاده می‌کردند. این تغییر در دینامیک باعث شد تا به تدریج پیانو چایگزین کلاوسن شود زیرا در ساز پیانو با تغییر فشار انگشت بر کلاویه دینامیک نیز تغییر می‌کند.

ساز بندی دوره کلاسیک

علاوه بر مورد توجه قرار گرفتن ساز پیانو در این دوره، کلارینت نیز در این دوره اهمیت یافت و موتزارت برخی از بهترین آثار برای این ساز را تصنیف کرد. سازهایی مانند فلوت و فاگوت (باسون) نیز در این دوره مورد توجه خاصی قرار گرفتند.

بداهه پردازی در موسیقی کلاسیک

در این دوره باسو کنتینویو به تدریج منسوخ شد و همراه با آن اهمیت بداهه نوازی نیز کمتر گردید. یکی از دلایل این اتفاق افزونی نوازندگان آماتوری بود که قادر به یادگیری هنر دشوار بداهه نوازی از روی باس شماره گذاری شده نبودند و آهنگسازان نیز ترجیح بر نوشتن مشخص عبارت بندی و دینامیک و دیگر جزییاتی که پیشتر بر عهده ی مجری موسیقی بود ، دادند تا چگونگی اجرای اثارشان را در دست خود داشته باشند و به دست مجری نسپارند.

ریتم، میزان و تمپو در موسیقی کلاسیک چگونه است؟

مشخص ترین تغییراتی که در سبک موسیقی اوایل این دوره به وجود آمد، نوآوری و بدعت در ریتم و عوامل متریک موسیقی بود. این تغییرات خود دارای چند مرحله گذار است که نتیجتاً حد و مرز کاملاً مشخصی را نمی توان برای آن تعیین کرد. اما آنچه که در سرتاسر دوره کلاسیک تسلط داشت وجود ملودی ها و جملات کاملاً مجزا و پریودیک ۲، ۴ یا ۸ میزانی و ریتم های متفاوت و قابل تشخیص در میان قسمت های مختلف یک موومان یا حتی بین تم هاست.

یکی دیگر از مهم ترین تغییراتی که در این دوره صورت گرفت، استفاده از موسیقی فولکوریک در آثار بود که خون تازه ای در کالبد موسیقی مغرب زمین به جریان انداخت. آثار موسیقی محلی که دارای جملات پریودیک منظم و با قاعده (اغلب هشت میزانی) بودند، مبنای کار آهنگسازان قرار گرفت. مثال آن استفاده از لندلر (از رقص های آلمانی منطقه باواریا) در آثار بتهوون است. نشانه مهم دیگر این جریان تغییر مینوئت باروک است به مینوئت کلاسیک.

نگاهی به موسیقی تركیه + بررسی سبک های رایج در موسیقی کشور ترکیه

در اواخر دوره کلاسیک، تا حدی ساختمان پریودیک و منظم جملات موسیقایی بغرنج تر شد. هایدن و خصوصاً موتسارت با حداکثر سلیقه و دقت، زیباترین تناسبات و جملات پریودیک هشت میزانی نوشته اند که در عین حال بی قاعده نیز هستند. برخلاف ریتم همگون موقر و یکنواخت موسیقی باروک، در دوره کلاسیک ریتم یک عامل مهم آهنگسازی شد که امکان ظرافت هر چه بیشتر و تهذیب بیان احساس را مهیا می کرد. آهنگسازان اولیه کلاسیک تمایل فراوانی به قطع و شکستن ریتم ها داشتند، به طوری که ریتم های نقطه دار – ریتم لومباردی – سنکپ ها، پل یا رابط های ظریف در کنار ریتم های قوی رقص ها و مارش ها و تناوب فیگورهای دو و سه نتی، هم چنین فرود با ریتم سه تایی مد شده بود.

سخن پایانی

شما در این مقاله با موسیقی کلاسیک آشنا شدید. همچنین از موسیقی دوره کلاسیک در غرب و نشانه های آن آگاه شدید.اگر سوال یا نظری دارید آن را در کامنت مطرح کنید تا در اسرع وقت توسط ما جواب داده شود.

سوالات متداول

ریتم، میزان و تمپو در موسیقی کلاسیک چگونه است؟

مشخص ترین تغییراتی که در سبک موسیقی اوایل این دوره به وجود آمد، نوآوری و بدعت در ریتم و عوامل متریک موسیقی بود. این تغییرات خود دارای چند مرحله گذار است که نتیجتاً حد و مرز کاملاً مشخصی را نمی توان برای آن تعیین کرد. اما آنچه که در سرتاسر دوره کلاسیک تسلط داشت وجود ملودی ها و جملات کاملاً مجزا و پریودیک ۲، ۴ یا ۸ میزانی و ریتم های متفاوت و قابل تشخیص در میان قسمت های مختلف یک موومان یا حتی بین تم هاست.
یکی دیگر از مهم ترین تغییراتی که در این دوره صورت گرفت، استفاده از موسیقی فولکوریک در آثار بود که خون تازه ای در کالبد موسیقی مغرب زمین به جریان انداخت. آثار موسیقی محلی که دارای جملات پریودیک منظم و با قاعده (اغلب هشت میزانی) بودند، مبنای کار آهنگسازان قرار گرفت.

بافت در موسیقی کلاسیک چیست؟

موضوع بافت مفصل در دوره ی هارمونی بررسی شده است یکی از انواع بافت ها ، بافت هوموفونیک می باشد یعنی خط ملودی با المان های غیر ملودیک یا کمتر ملودیک همراهی می شد. یکی از انواع شکل های همراهی باس آلبرتی می باشد که این روش توسط آهنگساز ایتالیایی دومینکو آلبرتی (۱۷۱۰- ۱۷۴۰) به وجود امده است. در این روش آکورد های شکسته به شکل الگوهای ساده یا آرپژ تکرار شونده ملودی را همراهی می کنند

پیشنهاد ما به شما

موسیقی راک

موسیقی راک چیست؟ + معرفی بهترین خواننده های راک ایرانی

سال های میانی دهه‌ی ۱۹۵۰، گونه ای جدید از موسیقی مردم پسند، بوجود آمد که …

دیدگاهتان را بنویسید