یکی از چیز هایی که باید در مورد تئوری موسیقی (Music Theory) به خاطر داشته باشیم، این است که ابتدا موسیقی به وجود آمده و در این میان مرغ و تخم مرغی درکار نیست. موسیقی هزاران سال قبل تر وجود داشته است. تئوری برای توضیح این مسئله آمده که اگر فردی بر طبل هایش میکوبیده به هدف تولید چه صدایی این کار را انجام میداده است.بنابراین هیچگاه فکر نکنید که چون به کلاس تئوری نرفته اید و یا تئوری نمیدانید نمیتوانید موزیسین خوبی باشید. در اصل، اگر شما نوازنده/موسیقی دان خوبی باشید، احتمالا بسیاری از مباحث دانش تجربی را همین حالا میدانید. فقط واژگان و اصول فنی آن را نمیشناسید.
فهرست مطالب
- تئوری موسیقی چیست؟
- بررسی تاریخچه موسیقی و آموزش موسیقی
- تئوری موسیقی و نوازندگی چه ارتباطی باهم دارند؟
- بررسی تئوری موسیقی، دستور زبان جهان نُت ها
- اهمیت یادگیری تئوری موسیقی چیست؟
- فواید یادگیری تئوری موسیقی چیست؟
- آیا تئوری موسیقی در خلاقیت ما تاثیر دارد؟
- آموزش تجربی موسیقی چگونه به یادگیری کمک می کند؟
- آیا تئوری موسیقی صرفا اسامی نت ها و آکورد ها است؟
- نتیجه گیری
- سخن پایانی و سوالات متداول
تئوری موسیقی چیست؟
تئوری موسیقی در واقع علمی است که بر روی قواعد اصلی و پایه ای موسیقی مطالعه می کند. به کسی که این علم را بررسی می کند تئوریسین می گویند. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله آموزش تئوری موسیقی و هارمونی را بخوانید. تئوری موسیقی طی سال ها تلاش تئوریسین ها در عرصه ی موسیقی تغییرات بسیاری را کرده است به نوعی قرن به قرن کامل تر شد تا اینکه به شکل امروزی در آمد… چیزی که ما امروز از تئوری موسیقی میبینیم درواقع تلاش این افراد در موسیقی است.
تئوری موسیقی پیوند قوی با اصول آهنگسازی و تنظیم دارد درواقع موسیقی به مانند یک ساختمان بزرگ است که پایه های آن تئوری موسیقی می باشد و بدون این پایه ها بررسی اجزای دیگر امکان پذیر نیست. همه میدانیم موسیقی یک زبان جهانی است دو یا چند نفر با دانستن قواعد هر زبانی می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند جالب است این زبان فارغ از رنگ پوست و نژاد در واقع در تمام دنیا قابل فهم است چرا که هر کسی که بشنود میتواند با صدا ارتباط برقرار کند به هر حال قواعد این زبان را باید در تئوری موسیقی یافت.
بررسی تاریخچه موسیقی و آموزش موسیقی
با توجه به چیزی که مورخان میتوانند به ما بگویند، زمانی که جهان باستان حدود هفت هزار سال قبل از میلاد مسیح شروع به ساخت و پرداخت خود کرده بود، ساز ها به پیچیدگی زیادی در طراحی و ساختار دست پیدا کرده بودند که خیلی از آن ها را میتوان امروزه نیز استفاده کرد. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله تمرین نت خوانی را بخوانید. بنابراین دانش تجربی میتواند به عنوان چگونگی و دلیل درست یا غلط (خوشایند یا ناخوشایند) بودن موسیقی تعریف شود. به عبارت دیگر، هدف از تئوری موسیقی توضیح چرایی صدای تولیدی یک ساز، و چگونگی بازتولید همان صدا است.
سرآغاز کشف آموزش موسیقی
بسیاری یونان باستان را زادگاه واقعی تئوری موسیقی میدانند، زیرا یونانیان باستان مدارس فلسفه و علوم را پیرامون کالبد شکافی جنبه های مختلف موسیقی که در آن زمان شناخته شده بود بنا کردند. حتی فیثاغورث با ایجاد مقیاس اکتاو ۱۲ گام وارد عمل شد. این مقیاس بسیار شبیه همان مقیاسی است که امروزه خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازان از آن استفاده میکنند.البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله آموزش کامل تئوری موسیقی را بخوانید.
یکی دیگر از دانشمندان و فیلسوفان مشهور یونانی، ارسطو، مسئول نوشتن بسیاری از کتابها در مورد دانش تجربی موسیقی است.همسایگان و فاتحان یونان از ادغام فرهنگ خود با ریاضیات، علوم، فلسفه، هنر، ادبیات و موسیقی یونان استقبال میکردند.
تئوری موسیقی و نوازندگی چه ارتباطی باهم دارند؟
تئوری موسیقی یکی از آن مواردی است که بسیار به پیشرفت یک نوازنده کمک می کند چرا که یک ساز جنبه های پنهانی دارد که در کنار تمرین اگر قواعد موسیقی را نیز بداند سرعت پیشرفتش چندین برابر می شود چرا که میداند چه چیزی را اجرا می کند و آنچه را که در ساز خود به عنوان تکنیک به کار می برد را بهتر می شناسد و درک می کند.
بررسی تئوری موسیقی، دستور زبان جهان نُت ها
مفاهیم و قوانینی که تئوری موسیقی را میسازند، بسیار شبیه به قوانین دستور زبانی میباشند که نظم و ترتیب پشت زبان نوشتار را نشان میدهند. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله موسیقی سنتی چیست را بخوانید. گرامر نیز مثل تئوری موسیقی زمانی بوجود آمد که مردم صحبت کردن را کاملا آموخته بودند و فقط توانایی توصیف نظم ساختاری زبان، امکان “شنیدن” مکالمات و داستان ها را به همانگونه که نویسنده در نظر گرفته برای افراد دور دست فراهم کرده است. رونویسی موسیقی توسط تئوری به آهنگاسازان و نوازندگان این اجازه را میدهد که موسیقی را همانطور که خالق آن در نظر داشته بخوانند و بنوازند.
یادگیری خواندن موسیقی بسیار شبیه به یادگیری یک زبان جدید است، تا جایی که میتوانید در هنگام خواندن یک قطعه نت “مکالمه” موسیقایی را “بشنوید”.
بسیاری از مردم در جهان وجود دارند که نمیتوانند بخوانند یا بنویسند، اما میتوانند افکار و احساساتشان را به صورت کلامی به خوبی منتقل کنند. همانگونه که بسیاری از نوازندگان و موسیقیدانان شهودی و خودآموز هرگز خواندن یا نوشتن موسیقی را یاد نگرفته اند و به طور کل یادگیری دانش تجربی را خسته کننده و غیر ضروری میدانند. با این حال، درست مثل جهش هایی که آموختن خواندن و نوشتن یک زبان جدید میتواند در پروسه یادگیری ما ایجاد کند، تئوری موسیقی نیز میتواند به موسیقی دانان کمک کند تا فنون جدیدی را فرا بگیرند و سبک هایی از موسیقی که با آن نا آشنا هستند را اجرا کنند. همچنین دانستن تئوری موسیقی میتواند به هنرمند اعتماد به نفس لازم برای امتحان چیز های جدید را بدهد.
اهمیت یادگیری تئوری موسیقی چیست؟
اگر قدم در مسیر موسیقی گذاشته اید و میخواهید یک ساز برای خود انتخاب کنید، احتمالا کسانی به شما توصیه کرده اند تا تئوری موسیقی یاد بگیرید که در اصل مطالعه دستور زبان موسیقی است. تئوری موسیقی عناصر سازنده یک قطعه موسیقی را بررسی میکند، این عناصر شامل نُت، سر کلید ها، کسر میزان، و آکورد ها میباشد.
۱- تئوری موسیقی شما رو خلاق میکنه!
مسائلی مثل آکورد شناسی و شناخت ملودی ها و غیره باعث میشه شما خلاقیت داشته باشید مثلا بتونید از تنظیم ساده ی قطعه ی مورد علاقه تون یه تنظیم سخت تر و هیجانی تر بسازید یا اینکه اصلا قطعه ای که براتون سخته رو آسون تر تنظیم کنید یا اینکه قطعه رو به گام دیگه ای ببرید یا رنگ و احساس دیگه ای به قطعه بدید و خلاصه اینکه از حالت روباتی که صرفا نت های جلوش رو میخونه و اجرا میکنه و یا کسی که حتی نت ها رو بلد نیست فاصله بگیرید !
۲- تئوری موسیقی کمک میکنه شما بهتر بفهمید چه چیزی رو مینوازید !
اینکه شما از ساختار درونی قطعه ای که جلوتون هست خبر داشته باشید فهم و درکی از اون قطعه بهتون میده که قطعا نوازندگیتونو متفاوت با بقیه خواهد کرد .
۳- دونستن تئوری موسیقی ارتباط با بقیه ی موزیسین ها رو براتون راحت میکنه !
شما برای کار کردن با بقیه ی موسیقی دان ها احتیاج دارید که حداقل مقدمات تئوری موسیقی رو بدونید چون اینجوری میتونید روی ایده هایی که به ذهنتون میرسه برای کار کردن روی موسیقی بتونید کار کنید
۴- تئوری موسیقی در زمان شما صرفه جویی میکنه !
تئوری موسیقی مثل گوشتون که به فهمیدن قطعات کمک میکنه میتونه به فهم قطعات کمک کنه و باعث شه شما راحت تر قطعات رو حفظ کنید و یاد بگیرید .
فواید یادگیری تئوری موسیقی چیست؟
- درک بهتر و برتر از موسیقی و نوازندگی
- کمک به نوازندگی اصولی تر و بهتر
- خلاقیت در موسیقی ( آهنگ سازی و … )
- کمک به بهبود فعالیت های ذهنی در کودکان و بزرگسالان
- درک قوانین موسیقی با یادگیری تئوری موسیقی
- سهولت در خلق و اجرای آثار موسیقیایی
آیا تئوری موسیقی در خلاقیت ما تاثیر دارد؟
مخالفین تئوری موسیقی ادعا میکنند که یادگیری تئوری موسیقی کاری بیهوده است. این افراد معتقدند که این کار برای نوازندگی و آهنگسازی فرد مضر است. ظاهرا تئوری موسیقی نوازندگان را درگیر یک نوع چهارچوب ذهنی و پیروی از قوانین در این چهارچوب میکند. این مسئله موسیقی را که باید هنری با روحیه ای آزاد و پر از احتمالات حساب نشده باشد، محدود میکند.
این دیدگاه فقط تا آنجا معتبر است که نوازنده کاملا به قراردادها و قوانین چهارچوب تئوری موسیقی پایبند باشد. در غیر این صورت، این فرض بسیار محدود کننده است که در واقع میتوان گفت که همه نوازندگانی که دانش تئوری موسیقی گسترده ای دارند، ربات های بی فکری هستند که برای دنبال کردن منطق مشخص در موسیقی خود به دور از هر گونه خلاقیت برنامه ریزی شده اند.
در واقع همه ما میتوانیم تشخیص دهیم که چه زمانی از قوانین پیروی کنیم و چه زمانی آن را رعایت نکنیم. گاهی اوقات انقدر طبیعی اتفاق میافتد که حتی متوجه آن نمیشویم.کسانی که تئوری موسیقی را فرامیگیرند قدرت تشخیص زمان مناسب برای شکستن و یا پیروی از قوانین را بدست میآورند.
آموزش تجربی موسیقی چگونه به یادگیری کمک می کند؟
تئوری همان دانش تجربی نوشته شده است که شاید همین حالا نیز از آن مطلع باشید. اگر شما دانش تجربی موسیقی نداشتید و آن را چه در فرم تجربی، چه با روش مطالعه مستقیم بدست نمیآوردید، شاید با خود فکر میکردید موسیقی چیزی است که میتواند از هر نُتی شروع شود به هرکجا که میخواهد برود و هر زمان که نوازنده دلش یک لیوان آب خواست میتواند آن را متوقف کند.
در طول تاریخ شاهد این مسئله بودیم که از موسیقی به عنوان نوعی زبان یاد شده. هدف زبان برقراری ارتباط است.همچنین آشنایی هرچه بیشتر با تئوری موسیقی به طور معجزه آسایی الهام بخش است. بدترین کابوس هر هنرمندی خشک شدن چشمه ی الهام های اوست. اما یکی از راه های جلوگیری از توقف ایده ها یادگیری و درنظر داشتن متغیر های مختلف است.
آیا تئوری موسیقی صرفا اسامی نت ها و آکورد ها است؟
یکی از دلایلی که خیلی ها امتناع مب کنند تئوری موسیقی را یاد بگیرند و می خواهند مستقیما وارد آهنگسازی و تنظیم شوند این است که حالا چون اسامی نت ها یا آکورد ها را می دانند آنهم دست پا شکسته دیگر نیازی به ادامه نیست و بهتر است وارد مبانی کاربردی موسیقی شوند!! این دیدگاه در کشور ما متاسفانه روز به روز در حال گسترش است و نتیجه اش افزایش موزیسین هایی هست که اصلا سواد موسیقی ندارند نتیجه ی بدتر این موضوع زمانی است که افراد کاراهای بی کیفیت تولید می کنند و روانه ی بازار موسیقی می کنند!
تئوری موسیقی مطالبی دارد که واقعا سخت و کاربردی هستند اگر غیر از این بود که هر کس بدون درک و یادگیری آن باید وارد آهنگسازی میشد خب دیگر چه نیازی به این همه کتاب و این همه مطالب راجع به تئوری موسیقی بود! اصلا چرا در دانشگاه های بزرگ موسیقی تدریس می شود؟!! تئوری موسیقی را صرفا اسامی نت ها ندانید این دیدگاه دیدگاه کسانی است که از مقابله با مفاهیم سخت موسیقی ترس دارند و می خواهند ره صد ساله را یک شبه طی کنند!
نتیجه گیری
اگر تا این جا همراه ما بودید، خود مشخص کننده این است که پیشنهاد ما به تمام نوازندگان و کسانی که در راه یادگیری موسیقی هستند این است که تئوری موسیقی مطالعه کنند.ما باور داریم که یادگیری تئوری موسیقی شانه به شانه ی فهم قوانین جهان زبان موسیقی است. با فهم این قوانین و درک کردن آنها، موزیسین ها میتوانند بهتر یاد بگیرد، اجرا کنند، بسازند، و از موسیقی به نحو احسن لذت ببرند.
سوال مهم تر این است که هر فرد تا چه حد باید تئوری موسیقی بیاموزد. در آکادمی هنر ما به شما پیشنهاد میکنیم که یک دانش پایه ی مستحکم از المان های موسیقی برای خود بسازید. این المان ها شامل واژگان موسیقی، کسر میزان، سرکلید ها، ریتم و ملودی نویسی، نُت نویسی، آکورد ها و کلید ها میباشد. دانش این عناصر میتواند شما را قادر به خواندن اکثر برگه های نُت موسیقی کند.به عنوان یک نوازنده، مثل تمامی جنبه های زندگی واقعیت گریز ناپذیر این است: هرآنچه بکارید، برداشت میکنید. اگر میخواهید موسیقی کلاسیک بنوازید باید بدانید که چطور وزن خوانی کنید و ضرب ثابت را حفظ کنید.
اگر قصد دارید تا یک گیتاریست راک شوید، دانستن اینکه چه نُت هایی را برای نواختن در یک کلید بخصوص نیاز دارید بسیار مهم است. دانستن نحوه نواختن موسیقی تمرین و نظم شخصی زیادی را میطلبد، اما نهایتا ارزش تمام سختکوشی ها را دارد.همچنین مطمئنا نواختن موسیقی بسیار سرگرم کننده است و دانستن این که چطور به خوبی بنوازید، بسیار لذت بخش است. همه عاشق یک ستاره راک/ نوازنده جاز/ موتزارت هستند.
سخن پایانی
شما در این مقاله با تئوری موسیقی آشنا شدید.همچنین از نکات و ضرورت های آن آگاه شدید.اگر سوال یا نظری دارید آن را در کامنت مطرح کنید تا در اسرع وقت توسط ما جواب داده شود.
سوالات متداول
کتب موجود از لحاظ محتوایی کامل هستند اما برای کسی که با تئوری موسیقی آشنایی دارد ولی مطالب باید به صورت آموزشی ارائه شوند. کسی که می خواهد از صفر شروع کند یک کتاب با فرمت مرجع بودن نمی تواند به او کمکی کند ، زیرا در فرمت آموزشی خیلی از مفاهیم به هنرجو انتقال داده نمی شود زیرا باعث سردرگمی وی می شود ، بنابراین بهتر است یک فرد برای آموزش تئوری موسیقی در یک فرمت آموزشی مطالب را فرا بگیرد.
مطالب موسیقی خشک و سخت هستند و درک آن برای اکثر افراد سخت به نظر می رسد و کاملا طبیعی است . اکثر ما تا مطلبی برایمان تصویر مناسبی نداشته باشد ، نمی توانیم درکش کنیم ، زمانی با مفهومی سر و کار داریم که تصویر سازی آن ، سخت است نباید انتظار داشته باشیم در نگاه اول آن مطلب را درک کنیم.